بررسی علمی بیماری ملانوز مرکبات به مناسبت هفته پژوهش
تحلیل جامع بیماری ملانوز مرکبات توسط عضو هیات علمی پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری به مناسبت هفته پژوهش
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده مرکبات و میوه های نیمه گرمسیری، هم زمان با فرارسیدن هفته پژوهش، دکتر حسین طاهری عضو هیات علمی این پژوهشکده در گفتگویی تخصصی به بررسی علمی و کاربردی بیماری ملانوز مرکبات پرداخت. این گفتگو با هدف آگاهی بخشی به بهره برداران، کارشناسان و مدیران باغی و با توجه به مراجعات مکرر باغداران و بهره برداران انجام شد.
دکتر طاهری در آغاز با اشاره به اهمیت اقتصادی بیماری ملانوز اظهار کرد: علایم لکه اشکی در میوه مرکبات، که یکی از چالشهای مهم باغداران محسوب میشود، عمدتاً ناشی از دو بیماری ملانوز و آنتراکنوز است. ملانوز مرکبات در سالهای اخیر در باغهای شمال کشور مشاهده شده و خسارات قابل توجهی بر کیفیت ظاهری میوهها وارد کرده است، بهگونهای که بخش قابل توجهی از محصول تازهخوری بازار خود را از دست داده است.
وی توضیح داد که بیماری ملانوز در بیش از ۸۰ کشور دنیا شیوع دارد و هفت کشور از ده تولیدکننده بزرگ مرکبات جهان با این بیماری مواجه اند. این بیماری تمامی ارقام مرکبات را آلوده میکند اما شدت آن در گریپفروت، لیموترش و لیموشیرین بیشتر گزارش شده است. علایم بیماری بهویژه در برگها، شاخههای جوان و میوههای در حال رشد قابل مشاهده است و در شرایط مرطوب شمال کشور شدت بیشتری پیدا میکند.
به گفته دکتر طاهری، در مناطق خشک این بیماری اهمیت چندانی ندارد، اما در اقلیمهای مرطوب و نیمهگرمسیری، شیوع آن به سرعت افزایش یافته و میتواند الگوی تولید و مدیریت باغ را تحت تأثیر قرار دهد. وی تأکید کرد: تغییرات اقلیمی و افزایش رطوبت دورهای، شرایط را برای توسعه این بیماری مساعدتر کرده است.
وی عامل بیماری را قارچ Diaporthe citri (Phomopsis citri) معرفی کرد و گفت: این قارچ یکی از عوامل مهم بیماریزای مرکبات بوده و ضایعات شدیدی روی پوست میوه ایجاد میکند. هرچند گوشت میوه معمولاً آلوده نمیشود، اما این ضایعات باعث حذف محصول از بازار تازهخوری میشود و اثر اقتصادی زیادی دارد.
وی با اشاره به نقش شاخههای خشک در تکثیر قارچ افزود: هاگهای غیرجنسی قارچ در شاخههای مرده و خشک داخل تاج درخت تشکیل میشوند. این شاخهها به عنوان منبع اصلی مایه تلقیح عمل کرده و در دورههای بارانی، هاگها توسط قطرات باران به برگ، شاخه و میوههای جوان منتقل میشوند.
به گفته وی، تراکم شاخههای خشک در درختان مسنتر بیشتر است و به همین دلیل مدیریت بهموقع این شاخهها در کاهش شدت بیماری بسیار مؤثر است.
دکتر طاهری در ادامه به تشریح دقیق علایم بیماری پرداخت و گفت: در برگها، علایم بیماری ابتدا به صورت نقاط آبگرفته کوچک ظاهر میشود. این لکهها به مرور دارای مرکز فرورفته شده و با هالهای زردرنگ احاطه میشوند. در ادامه، کوتیکول برگ پاره شده و مواد صمغی خارجشده از سطح برگ به شکل لکههای قهوهای و سفت در میآید. در آلودگی شدید، برگها تغییر رنگ داده، دچار پیچیدگی شده و ریزش میکنند.
در مورد علایم روی میوهها نیز وی توضیح داد: در آلودگیهای اولیه، لکههای ریز و پراکنده روی سطح میوه ظاهر میشوند. میوههای جوان آلوده ممکن است کوچک و بدشکل شوند. اگر آلودگی دیرتر و پس از ریزش گلبرگها اتفاق بیفتد، لکههای مسطحتر و سفتتری ایجاد میشود. در شرایط بسیار شدید، الگوی معروف به ملانوز گلآلود به وجود میآید که سطح میوه را به شکل خشن، ترکخورده و زبر درمیآورد. چنین میوههایی معمولاً از چرخه بازار تازهخوری خارج شده و تنها برای آبگیری قابل استفادهاند.
وی افزود که الگوهای مشخص لکه مانند قطره اشک، ملانوز ستارهای و کیک گلآلود، بسته به مرحله رشد میوه و شرایط انتقال مایه تلقیح، شکل میگیرند.
دکتر طاهری با اشاره به اثرات اقتصادی این بیماری گفت: کاهش کیفیت ظاهری میوه مهمترین خسارت است. در بسیاری از موارد، میوههای آلوده به دلیل کاهش جذابیت ظاهری، از بازار داخلی و صادراتی حذف میشوند. این موضوع میتواند سودآوری باغدار را تحت تأثیر قرار دهد و حتی برای صادرکنندگان نیز مشکلاتی ایجاد کند.
وی افزود: اگرچه گوشت میوه تحت تأثیر قرار نمیگیرد، اما ظاهر میوه تعیینکننده مسیر بازار آن است. بنابراین شدت بیماری مستقیماً ارزش اقتصادی محصول را کاهش میدهد.
دکتر طاهری بر اهمیت مدیریت تلفیقی بیماری تاکید کرد و گفت: پیشگیری همیشه مؤثرتر از درمان است. رعایت بهداشت باغ، حذف شاخههای خشک، کاستن از تراکم تاج درخت و بهبود نور و تهویه، اولین قدم در کاهش بیماری است.
وی ادامه داد: برای کنترل شیمیایی بیماری، سموم مسی گزینه مناسبی هستند اما زمان محلولپاشی اهمیت بسیار زیادی دارد. در شرایط شمال کشور، مناسبترین زمان سمپاشی پس از ریزش کامل گلبرگها و در ماه خرداد است. در باغهایی که سابقه آلودگی دارند، بسته به شرایط بارندگی، محلولپاشی دوم بین ۴ تا ۸ هفته بعد توصیه میشود.
وی افزود: بهتر است مرحله دوم محلولپاشی با قارچکشهای دیگر مانند مانکوزب انجام شود تا از ایجاد مقاومت قارچی جلوگیری شود و اثربخشی برنامه کنترل افزایش یابد.
در پایان، دکتر طاهری ضمن تاکید بر ضرورت پایش مستمر باغهای مرکبات گفت: مدیریت صحیح بیماری علاوه بر آموزش و آگاهی باغداران، نیازمند برنامهریزی باغی و همکاری نزدیک مراکز تحقیقاتی، جهاد کشاورزی و بهرهبرداران است تا بتوان خسارات ناشی از بیماری ملانوز را به حداقل رساند.



